شنبه, 09 دی 1402 14:08

انتقاد صریح خزاعی از اخلال‌گران در مسیر پوست‌اندازی سینما/ کمدی مصداق ابتذال نیست

 رئیس سازمان سینمایی در گفت‌وگوی تفصیلی با ایرنا از اخلال‌گران در مسیر پوست‌اندازی سینما گفت؛ نگرانی‌های خانواده‌های دینی و مذهبی را نسبت به سینما مطرح کرد؛ سینمای کمدی را ستود و از آرزویش برای رکوردشکنی فیلمی فرهنگی و اجتماعی حرف زد.

‎به گزارش پایگاه خبری فرهنگ آفرینان به نقل از خبرگزاری ایرنا، کمی بیشتر از یک ماه دیگر، زنگ برگزاری چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به‌صدا درمی‌آید تا محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی دیگر، بخش تازه‌ای از دستاوردهای دوران مدیریت خود در سینمای ایران را، در ویترین این رویداد به نمایش بگذارد.

تهیه‌کننده دیروز سینمای ایران حالا چند صباحی است که ردای مدیریت بر تن کرده و به پشتوانه تجربیاتش در حوزه‌هایی همچون دبیری جشنواره‌های مختلف سینمایی، به یکی از آشناترین مدیران سینمایی با هزارتوی خانواده سینما، تبدیل شده است.

او در عین حال در دوره‌ای بحرانی سکان هدایت سینما را در دست گرفت و قطعا در سال‌های بعد می‌تواند خاطرات ناگفته‌ای را از تلاش برای عبور سینمای ایران از بحران‌های طبیعی همچون کرونا و یا بحران‌های سیاسی و اجتماعی همچون التهابات سال‌های گذشته، به زبان بیاورد.

خزاعی حالا اما در میانه میدان است و در سالی که رکوردهای مربوط به چرخه اقتصادی سینما، رو به بهبود گذاشته است، از کارنامه دیروز، سیاست‌های امروز و ایده‌آل‌های آینده خود می‌گوید.

آنچه می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی مشروح خبرگزاری ایرنا با محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور است.

در چند نوبت، هم شما و هم دیگر مدیران سینمایی صحبت از احیای سینما در سال جاری کرده‌اید که این موضع منتقدانی هم دارد که نسبت به «کمدی‌گرایی» در سینمای ایران هشدار می‌دهند. کمی درباره آنچه احیای سینما می‌دانید، توضیح می‌دهید؟

‎واقعیت این است که این روزها اقتصاد سینمای ایران، نسبت به خیلی از دوره‌های گذشته، وضعیت بهتری دارد. من خاطرم هست در سال ۱۴۰۰ که ما وارد سازمان سینمایی شدیم، به دلیل بروز کرونا، فاجعه بزرگی در سینما رقم خورده بود و در مواردی شاهد تعطیلی کامل سالن‌های سینما بودیم. برخی از سالن‌ها درهای‌شان بسته بود و برای حقوق کارکنان‌شان هم سوبسید دریافت می‌کردند. خیلی از کارکنان سینماها حتی از کار خود اخراج شدند. همزمان، با تراکم بالای فیلم‌های مانده در صف اکران مواجه بودیم که آمار آن‌ها به حدود ۲۰۰ فیلم می‌رسید.

صحبت از ورشکستگی کامل سینما می‌کردند

برنامه‌ریزی برای اکران ۲۰۰ فیلم هم واقعا کار دشواری بود. آن هم در شرایطی که تعداد فیلم‌های قابل اکران طی هر سال در سینمای ایران، در بهترین حالت، ۶۰ تا ۷۰ فیلم بود. بعدها وقتی ما اکران فیلم‌ها را شروع کردیم، با حوادث و اتفاقات سیاسی مواجه شدیم که در آن شرایط دیگر صاحبان آثار، حاضر به اکران فیلم‌های خود نمی‌شدند. برخی معتقد بودند که مخاطب در این شرایط به سینما نمی‌آید و برخی دیگر هم می‌گفتند اگر فیلم‌مان را اکران کنیم، مورد هجمه برخی از گروه‌ها در درون خانواده سینما قرار می‌گیریم. در آن شرایط شورای صنفی اکران تقریبا ناامید شده بود و طی جلساتی هم که من با سینماداران داشتم، آن‌ها صحبت از ورشکستگی کامل سینما می‌کردند و اینکه دیگر نمی‌توان این سینما را احیا کرد. در سال گذشته اما ما برنامه‌ریزی‌هایی داشتیم و شخصا به‌صورت مستقیم با برخی دوستان تهیه‌کننده وارد گفت‌وگو شدم و وعده‌هایی به آن‌ها دادیم تا به‌واسطه اکران فیلم‌های‌شان، اجازه ندهیم سینما تعطیل شود. خاطرتان باشد با اکران چند فیلم، سینما همچنان حیات داشت.

مشخصا چگونه و با چه تمهیداتی جلوی تعطیلی سینما را گرفتید؟

‎برخی معتقد بودند همین فیلم‌ها در شرایط دیگری می‌توانستند فروش بهتری را هم تجربه کنند. همه اکران‌ها در سازمان سینمایی طراحی و برنامه‌ریزی می‌شد و به نوعی صاحبان آثار را راضی به اکران فیلم‌های‌شان می‌کردیم. در پایان سال ۱۴۰۱ برخی همچنان اعتقاد به ورشکستگی سینما داشتند اما همان زمان به دوستان می‌گفتم با توجه به فیلم‌هایی که من دیده‌ام و برنامه‌ریزی‌ای که در سازمان سینمایی داریم، سال ۱۴۰۲ شرایط بهتری خواهد داشت. حتی یادتان هست برای اکران نوروز ۱۴۰۲ برخی معتقد بودند به دلیل همزمانی با ماه رمضان، به مشکل خواهیم خورد و خیلی‌ها حاضر به اکران فیلم‌هایشان نبودند. از آنجایی که اکران نوروزی هم در اختیار سازمان سینمایی بود ما به چیدمانی رسیدیم که دیدیم اتفاقات بسیار خوبی هم برای آن رخ داد. امروز که داریم با هم صحبت می‌کنیم، تمام آن‌هایی که معتقد به ورشکستگی سینمای ایران بودند، مجدد دارند وارد عرصه ساخت و ساز فیلم و اکران در سالن‌های سینما می‌شوند. یعنی آنقدر به آینده امیدوار شده‌اند که تولیدات جدید را در دستور کار خود قرار داده‌اند. آنچه در زمینه فروش سینماها هم شاهد هستیم، کاملا بی‌سابقه است.

البته از نظر میزان فروش شرایط بی‌سابقه‌ای داریم، نه از نظر تعداد مخاطب.

آمار مخاطبان دهه ۶۰ صرفا نقل قول است

‎اگر با همین رویه پیش برویم، علاوه‌بر مجموع فروش، در زمینه تعداد مخاطب هم شاهد اتفاقات خیلی خوبی خواهیم بود. این نکته را مدنظر داشته باشید که آمار مخاطبانی که درباره سال‌های دهه ۶۰ مطرح می‌شود، صرفا نقل قول است و هیچ سندی درباره آن وجود ندارد. از زمانی که سامانه‌ها، تعداد مخاطبان را ثبت می‌کنند، می‌توانیم بگوییم امسال وضعیت استقبال بسیار خوب بوده و روند رو به رشدی دارد.

یعنی باوجود سهم به‌شدت بالاتر فیلم‌های کمدی از فروش در گیشه‌ها، شخصاً از وضعیت این روزهای سینما راضی هستید؟

‎اینکه فیلم‌های کمدی بازار سینما را در اختیار گرفته‌اند، مربوط به امروز نمی‌شود. اگر دوره‌های مختلف سینما را مورد تحلیل قرار دهید، خواهید دید همواره فیلم‌های کمدی خوب، بیشترین میزان فروش را به خود اختصاص می‌دهند چرا که با مخاطبان خود به خوبی ارتباط برقرار می‌کنند و نگاه اقتصادی هم دارند. سوال اما اینجاست که در کنار فروش فیلم‌های کمدی، برای فیلم‌های دارای رویکرد فرهنگی چه باید بکنیم؟ به این نکته توجه داشته باشید که همین امروز در زمینه پروانه ساخت، سهم فیلم‌های کمدی تنها ۱۳ درصد از کل پروانه ساخت‌های صادر شده است. اگر شاهد هیاهویی در این زمینه هستیم، به دلیل بیشتر دیده شدن فیلم‌های کمدی است. همین الان که ۱۲ فیلم در حال اکران در سینماهاست، تنها ۳ فیلم تم کمدی دارند.

در کنار آن‌ها فیلم‌های اجتماعی، فیلم‌های کودک و حتی فیلم دفاع مقدس و تاریخ انقلاب داریم. ما مشکل ژانر در سینما نداریم، این تنوع وجود دارد، اما مشکل نگاه، ندیدن و نشنیدن در سینما داریم. دوستان منتقدی که سینما را متهم به تک ژانری شدن می‌کنند همان کسانی هستند که تا دیروز مدعی بودند سینما در حال نابودی است و در سینماها به زودی تخته خواهد شد. به آن دوستان عرض می‌کنم نگاه‌تان را عمیق‌تر کنید و از تحلیل‌های سطحی و ژورنالیستی دست بردارید. سینما نه تنها تک‌ژانری نشده بلکه در محتوا و ژانربندی در حال پوست‌اندازی است.

آرزوی دارم فیلمی فرهنگی و اجتماعی رکورد فروش را به دست آورد

ما حتی مقوله تنوع ژانر را در آثار غیرسینمایی و فیلم‌کوتاه هم به‌عنوان یک راهبرد موکد مورد توجه قرار داده‌ایم. توجه به سلایق طیف‌های مختلف اجتماعی دغدغه ما است. از نظر ما و دوستان شورای صنفی اکران که در حال مهندسی و طراحی چرخه اکران هستند، شاهد ژانربندی درستی در اکران هستیم. اگر امروز مخاطبی به‌دنبال فیلم کودک باشد، فیلم مناسب هست، اگر از ژانر انقلاب و دفاع مقدس فیلم بخواهد، گزینه‌ای وجود دارد و اگر کمدی هم بخواهد فیلم مناسب هست. همین امروز یک فیلم اجتماعی و خانوادگی عملکرد خوبی در اکران دارد. پس مشکل ژانربندی در اکران نداریم اما اینکه چرا مخاطبان از برخی ژانرها استقبال نمی‌کنند و میزان فروش فیلم‌های کمدی تا این اندازه بالاتر است، از نکات قابل بررسی است. که این موضوع از دو زاویه نیاز به تحلیل و مداقه دارد؛ اول از لحاظ جامعه‌شناسی و روان‌شناسی اجتماعی و دوم از طریق واکاوی و ریخت‌شناسی فیلم‌های اجتماعی و فرهنگی و اینکه چرا مردم با این گونه آثار کمتر همراهی می‌کنند. آرزوی من است که فیلمی فرهنگی و اجتماعی- در تراز جامعه ایران- رکورد فروش را به دست آورد. ‎در سازمان سینمای و طبق قانون، تا زمانی که کف فروش یک فیلم از میزانی پایین‌تر نیاید، نمی‌توانیم آن را از اکران حذف کنیم. به همین دلیل تنها کاری که توانستیم انجام دهیم این بود که فیلم «فسیل»‌ را باوجود فروش بسیار خوبی که دارد، از سرگروهی برداشتیم.

که البته ابراهیم عامریان تهیه‌کننده این فیلم، از همین تصمیم هم شاکی شد!

‎این تصمیم شورای صنفی نمایش بود که در مرحله اول از سرگروهی حذف و در مرحله بعد سالن‌های اکران آن محدود شود. نکته این است که اگر همین امروز اقتصاد سینما اینگونه رونق نگرفته بود، خانواده سینما چه مطالبه‌ای از مدیریت سینما داشتند؟ غیر از این است که اگر فیلم امروز فروش می‌کند، مخاطبانی که به سینما فرا می‌خواند، به تماشای فیلم‌های دیگر هم می‌روند؟‌ در کدام دوره سراغ داشته‌اید که یک فیلم کودک نزدیک به ۵۰ میلیارد تومان فروش داشته باشد؟‌ در چنین شرایطی ما چه کار می‌توانیم بکنیم؟ آیا باید جلوی اکران فیلم‌های کمدی را بگیریم؟

اما حتما قبول دارید که مزیت نسبی سینمای ایران، به فیلم‌های کمدی نیست. از دهه ۶۰ تا به امروز، اعتبار اصلی سینمای ایران در عرصه‌های بین‌المللی هم به فیلم‌های اجتماعی‌ای بوده است که فرهنگ ما را در خارج از کشور هم نمایندگی کرده‌اند.

‎مگر امروز کسی با ساخت فیلم‌های اجتماعی مخالف است؟

این‌طور گفته می‌شود که این دست آثار در فرآیند دریافت پروانه ساخت با مشکلاتی مواجه هستند.

‎اصلا اینگونه نیست. کافی است تعداد فیلم‌های اجتماعی که در همین یک سال اخیر از سازمان سینمایی پروانه ساخت دریافت کرده‌اند را بررسی کنید و نسبت آن را با فیلمنامه‌های کمدی بسنجید. همان طور که گفتم تنها چیزی در حدود ۱۳ درصد کل پروانه‌های ساخت در یک سال گذشته مربوط به فیلم‌های کمدی بوده است.

یعنی می‌گویید فیلمنامه‌های اجتماعی و غیرکمدی هم به‌راحتی پروانه ساخت دریافت می‌کنند اما خود فیلمسازان راغب به ساخت این دست آثار نیستند؟

‎نه. حرف من این نیست. نکته این است که ادبیات دوره گذشته مدیریت سینما با ادبیات امروز متفاوت شده است.

کمی بیشتر توضیح می‌دهید؟

‎ادبیات مشترک همه ما سینماست و اینگونه نیست که ما به زبان دیگری صحبت کنیم اما بایدها و نبایدها را هم باید مدنظر داشته باشیم. بایدها و نبایدها از نگاه من مقوله‌ای بسیار جدی هستند. پیش از آنکه در سازمان سینمایی مستقر شوم، در یک گفت‌وگو در شبکه خبر، اولین بحثی که مطرح کردم این بود که مجبوریم در زمینه محتوای تولیدات سینمایی، اقدامات اساسی انجام دهیم. به‌عنوان یکی از اهالی سینما و فارغ از مسوولیتی که پذیرفته بودم، همان زمان اعلام کردم که محتوای برخی آثار سینمایی را محتوای مناسبی نمی‌دانم و بر همین مبنا هم تا به امروز حرکت کرده‌ایم.

یعنی در دوره شما ممیزی محتوایی سخت‌گیرانه‌تر شده است؟

‎مراقبت‌ها و استانداردسازی‌هایی که در این مدت اعمال شده، اصلا چیزهای عجیب و غریبی نبوده است و اگر به هر فرد سینماگر و یا هر عضوی از جامعه آن‌ها را ارائه کنید، خواهند پذیرفت. مثلا بحث ممانعت از تشویق و ترویج استفاده از مشروبات الکلی و مواد مخدر و یا نکاتی مانند خیانت و تضعیف کانون خانواده، تحقیر جایگاه پدر و مادر و یا ممانعت از شوخی‌های جنسی که در مقطعی در سینما رواج پیدا کرده بود. این‌ها شاخص‌هایی است که هر کس با هر فرهنگی با اعمال قوانین پیرامون آن موافق است. حتی اگر بایدها و نبایدهای مربوط به سینمای سایر کشورها را هم بررسی کنید، خواهید دید که در موضوعاتی مانند خانواده، بسیار سخت‌گیرانه عمل می‌کنند. از شما می‌خواهم به‌عنوان یک رسانه، دفترچه نظارتی هالیوود که یک دفترچه حدودا ۱۶۰ صفحه‌ای است را مرور کنید. شاخص‌ها را به‌صورت کاملا ریز و جزئی تعیین کرده و در اختیار کمپانی‌ها قرار داده است و دیگر هم در کار آن‌ها دخالت نمی‌کند. ما در سینما، لااقل در ایام کرونا، به جایی رسیده بودیم که گویی تلاش می‌شد قبح برخی مسایل در سینما ریخته شود.

از نظر رعایت شئونات اما قطعاً سینمای ایران همیشه شریف‌تر از هالیود بوده؛ این مقایسه درست است؟

‎نکته شما درباره کلیت سینمای ایران، قطعا درست است، اما آنچه من درباره آن صحبت می‌کنم ناظر به تعدادی از پروژه‌های خاص است که در مقطعی این مشکلات را داشته‌اند. ‎ما زمانی فیلمساز کمدی داشتیم که در فیلم‌هایش هر شوخی‌ای که می‌خواست را مطرح می‌کرد. همان فیلمساز امروز هم فیلم می‌سازد و اتفاقا فیلمش فروش خوبی هم دارد، اما توانسته است با ادبیاتی متفاوت با مخاطبش ارتباط برقرار کند. مهم این است که فیلمسازان فهمیده‌اند که می‌توان به‌گونه‌ دیگری هم با مخاطبان ارتباط برقرار کرد و ما هم از ابتدا به دنبال همین هدف بودیم. من چند بار برای بازدید به سالن‌های اکران فیلم «فسیل» رفته و دیده‌ام که خانواده‌ها از هر قشری حتی قشر مذهبی در سالن حضور داشته‌اند. همه داشتند در کنار یکدیگر فیلم را می‌دیدند و لذت می‌بردند. ما تلاش کردیم تا به گروهی از مخاطبان که زمانی از سالن‌های سینما قهر کرده بودند بگوییم سینما جای خوبی است و نیازی نیست نگران مضامین مطرح شده در فیلم‌ها باشید.

البته ابزارهایی مانند رده‌بندی سنی هم در ضریب دادن به این اطمینان می‌تواند بسیار موثر باشد.

ماجرای رده‌بندی سنی برای مخاطبان بحث دیگری است که زمانی به خود من درباره فیلم «به وقت شام» این تذکر را می‌دادند. در عین حال امروز می‌توان مدعی بود که خانواده‌ها می‌توانند در سینما یک کمدی سالم تماشا کنند. این نکته مهمی است. اینکه می‌گویید سینمای ایران در دنیا یک سینمای نجیب و با اخلاق است نکته درستی است و ما هم تلاش کردیم جلوی آن‌هایی که می‌خواستند سینمای ایران را از این مسیر خارج کنند بگیریم. ‎استانداردسازی یک مولفه جدی است و افق استعلایی سینما را مشخص می‌کند. ما به دنبال استانداردسازی هستیم و مهمترین دغدغه ما از بدو ورود به این دوره بحث محتوا و نگرانی عمیق نسبت به عدم رعایت سبک زندگی ایرانی اسلامی در آثار تصویری بود. نباید به خودمان دروغ بگوییم. بسیاری از فیلم‌های تولیدی دوره‌های قبل نه تنها کمکی به شکل‌گیری خانواده، تقویت نگاه شرقی و روابط اسلامی نمی‌کرد، بلکه کاملا نگاه و سبک زندگی غرب‌گرایانه را تبلیغ می‌کرد. البته متاسفانه این پدیده‌ای است که در بخش‌هایی از جامعه ما امروز گسترش پیدا کرده است. ‎اما سینما می‌تواند این تلنگر را به مردم و مخاطبان خود بزند که ما صاحب بهترین مناسک و آیین زندگی هستیم. سبک زندگی‌ای که بزرگان ما آن را تجربه کرده و آموخته‌اند. سبکی که در آن روابط خانواده، احترام به پدر و مادر و روابط اقتصادی و اجتماعی مبتنی‌بر نظام اخلاقی و دینی معنا داشت. در واقع همان مکتب سینمای اسلامی که بارها به آن اشاره کرده‌ام. ‎

معتقدید که سینمای ایران در این مسیر انحراف‌هایی داشته است؟

متاسفانه در گذشته در برخی از آثار پلتفرم‌ها و سینما شاهد انحرافات شدیدی در سبک زندگی ایرانی اسلامی و ترویج مدل زندگی غربی بودیم. آثاری که به شدت در بین خانواده‌های دینی و مذهبی جامعه و خانواده‌های علاقه‌مند به زندگی سالم، واکنش‌های منفی در پی داشته است. معتقدم آن سبک آثار، تاثیرات مخرب در خانواده‌ها و جامعه دارد و به «از هم گسستگی خانواده، هنجارشکنی و اباحه‌گری» دامن می‌زند. به نظرم باید یک دور سیاست‌های کلان فرهنگی و بایدها و نبایدها را برای کمپانی‌های تولیدکننده مجموعه‌های نمایشی تبیین و محکم پای اصول خود بایستیم. ‎اشتباهات گذشته و عقب‌نشینی از اصول اعتقادی در سال‌هایی، ملاحظه‌کاری و تعارفات ما را به وضعیت نامطلوب مبتلا کرده است. در رویکردهای ما هرگونه آثاری که در حوزه سینما، سبک زندگی ایرانی و اسلامی را تخریب و یا کانون خانواده‌ها و جایگاه پدر و مادرها را خدشه‌دار کند و به قبح‌زدایی از مواد مخدر، سیگار، مشروبات الکلی، روابط نامشروع و مسائل مبتذل بپردازد، جایی ندارند.

کمی مشخص‌تر درباره ایده‌های اجرایی خود برای تحقق این شعارها توضیح می‌دهید؟

‎امروز هرکسی که بخواهد پروانه ساخت دریافت کند برخلاف دوره‌های گذشته منهیات متناظر به آئین‌نامه را مطالعه کرده و نسبت به آن متعهد می‌شود و سپس اقدام به تولید اثر می‌کند تا برخلاف دوره‌های گذشته گرفتار پیچیدگی‌های بعد از تولید نشود. ‎سینمای ایران از لحاظ محتوایی در حال پوست‌اندازی است. این یک واقعیت است و دلیل برخی مخالفت‌ها و سنگ‌اندازی ها همین جریان است. ‎معتقدم سینمای ملی ما احتیاج به گفتمان ملی دارد. سینمای اسلامی و سینمای تمدن‌ساز احتیاج به ادبیات خاص خود را دارد که باید در تصاویر و آثار ما جاری و ساری باشد. نمی‌توان ادبیات سینمای ملی را به کار ببریم ولی در آثارمان مروج سینما و اندیشه‌های غربی باشیم. ‎ما آماده‌ایم با کمک همین خانواده سینمای ایران و با یاری سینماگران متفکر، اندیشمند و هنرمند احیاگر مجدد این جنس از سینما باشیم. قطعا کسانی که این نگاه و ادبیات را دوست ندارند سنگ‌اندازی خواهند کرد. امروز سینمای کمدی هم می‌تواند به دلیل گستره مخاطب با پیام‌های و دغدغه‌های تربیتی و آموزشی تلفیق شود و در کنار ایجاد فضایی مفرح برای مخاطب پیام‌های غیرمستقیم را نیز دربر بگیرد. ما به سینمای کمدی محتوامحور معتقدیم و تلاش می‌کنیم چنین فضایی در سینما ایجاد شود. گاهی می‌شنوم برخی از سینماگران نقدهایی را به حاکمیت ژانر کمدی در سینمای ایران وارد می‌کنند و از آثار کمدی به‌عنوان آثاری مبتذل و سخیف یاد می‌کنند اما غافل هستند از اینکه اولا آثار کمدی در این دوره با سلامت و مراقبت بسیار زیاد پروانه ساخت و نمایش می‌گیرند ثانیا گویا فراموش کرده‌اند همین یک سال و دو سال پیش حرف از تعطیلی سینماها و ورشکستگی مطلق سینما بود و همه ما آرزو می‌کردیم بار دیگر مخاطب را با سالن‌های سینما آشتی بدهیم تا پس از آن سینمای فرهنگی و مطلوبمان را هم پیگیری کنیم. پیش نیاز حرکت به سوی اعتلای فرهنگی سینما، آشتی دادن مخاطب با سینماست که این مهم به همت سینماگران و مدیران سینما در حال تحقق است و انتظار می‌رود آنهایی که دلسوز سینما هستند از سنگ‌اندازی و ایجاد حاشیه و اختلال پرهیز کنند. ‎البته امروز طیف‌های مختلفی از خانواده‌ها با اطمینان خاطر سالن سینماها حضور پیدا می‌کنند و این یعنی اطمینان به سیاست‌های سازمان سینمایی در دوره جدید و مسیر تازه‌ای که آغاز شده است. البته به شخصه همچنان راضی نیستم و معتقدم تا دستیابی به سینمایی ایده‌آل راه بسیاری در پیش داریم.

برخی معتقدند با رویکرد شما هر روز دایره فعالیت فیلمسازان محدود و محدودتر شده است؟

‎اتفاقا هر روز این دایره گسترده‌تر شده است و با دلیل و مدرک می‌توانم این ادعا را ثابت کنم. مهم این است که بگوییم چه محدودیتی و برای چه کسی اعمال شده است؟ من بارها به صراحت اعلام کرده‌ام که ما با ساخت فیلم سیاسی و تضارب آرا در سینما هیچ مشکلی نداریم. حتی اعلام کردیم که با نقد اجتماعی در فیلم‌ها هم مخالف نیستیم و فکر نمی‌کنم مدیریت سینما در هیچ دولتی با این صراحت این موارد را اعلام کرده باشد. فکر نمی‌کنم در هیچ دوره‌ای فضایی بازتر از امروز وجود داشته باشد. حرف ما در زمینه محدودیت‌ها مربوط به ابتذال است و مشخص است اگر بنده تا ۵۰ سال دیگر هم در سازمان سینمایی باشم پای این مبارزه با ابتذال خواهم ایستاد. وظیفه من این است که حواسم به مراقبت از کانون خانواده در سینما باشد. این وظیفه‌ای است که برعهده ما گذاشته شده است. اینکه امروز شاهد این میزان از استقبال از فیلم‌های در حال اکران و حضور مخاطبان در سالن‌ها هستیم، دلیلش چیست؟ آیا پیش‌تر کمدی‌هایی از این جنس ساخته نمی‌شد؟ اتفاقا کمدی‌هایی داشته‌ایم که هر شوخی‌ای که می‌خواستند بدون هیچ محدودیتی انجام می‌دادند. وقتی مراقبت صورت می‌گیرد، خانواده‌ها به محصول شما اعتماد می‌کنند و مانند یک محصول دارای نشان استاندارد، فیلم‌ها را برای تماشا انتخاب می‌کنند. نکته دیگر این است که برخی می‌گویند ما می‌خواهیم فیلم اجتماعی بسازیم، اما سوال من این است که چه کسی مخالف ساخت فیلم اجتماعی است؟ من صراحتا اعلام می‌کنم هر فیلمی که نقد اجتماعی داشته باشد و در آن تضارب آرا هم شکل گرفته باشد، ما هیچ مشکلی با آن نداریم، در عین حال با همین صراحت می‌گویم با هر فیلمی که بخواهد کانون خانواده را مورد هجمه قرار دهد و یا ترویج ابتذال و مواد مخدر باشد، مقابله خواهیم کرد و جلوی آن خواهیم ایستاد.

موفق به حذف کامل این مصادیق از تولیدات سینمایی شده‌اید؟

هنوز هم این موارد در سینمای ما وجود دارد و هنوز هم من از این منظر از وضعیت سینما به‌طور کامل راضی نیستم. کجای دین و مکتب ما اجازه می‌دهد که جوان‌مان، مصرف مشروبات الکلی را روی پرده ببیند؟‌ اگر گذشتگان ما هم در سینما این کار را کرده‌اند، قطعا اشتباه کرده‌اند. در سینمای خیلی از کشورها درباره موارد مرتبط با سبک زندگی اصلا تعارف ندارند اما ما خیلی در این زمینه عقب‌نشینی کرده‌ایم. در آثار سینمایی ما چیزی به نام سبک زندگی ایرانی و اسلامی وجود ندارد و به‌طور کامل مروج سبک زندگی دیگران هستیم. وقتی ما صحبت از «فیلمسازی اسلامی» می‌کنیم، برخی دوستان فکر می‌کنند منظورمان صرفا تولید فیلم‌های دینی است.

اتفاقا به نظر می‌رسد به‌کار بردن این اصطلاح از سوی شما، برخی از اهالی سینما را نگران کرده است!

‎اتفاقا نقدهای این دوستان را هم خوانده‌ام. تصورشان این است که ما تنها به دنبال ساخت فیلم دینی و یا ساخت فیلم درباره تاریخ اسلام هستیم!